نقد کتاب چهرههای موسیقی ایران معاصر
گردآوری درازدامن و پرکاستی
مهدی فیروزیان
نقد کتاب چهرههای موسیقی ایران معاصر، ج2، هوشنگ اتحاد، تهران: فرهنگ نشر نو، 1397. 838ص. 860000 ریال.
سخن نخست
هوشنگ اتحاد که پیشتر 14 جلد کتاب با نام پژوهشگران معاصر ایران را با همکاری نشر فرهنگ معاصر به چاپ رسانده بود، امسال و پارسال دو جلد پربرگ از کتابی با نام چهرههای موسیقی ایران معاصر را در فرهنگ نشر نو به چاپ رسانده است. نقد پیشرو بر جلد دوم کتاب نوشته شده است؛ اما کمابیش همۀ داوریهای ما دربارۀ جلد نخست آن نیز راست میآید. نخستین نکته آن است که این کتاب، برخلاف مدعا[1]، گردآوردۀ هوشنگ اتحاد است، نه نوشتۀ او. این گردآوری که با ترفند چسب و قیچی و با درآمیختن چند جمله از گردآورنده در میان سخنان بسیارِ دیگران در جامۀ کتابی تألیفی به چاپ رسیده است، دارای کاستیها و ناراستیهای بسیار است. هرچند گروهی برآناند که کتابسازی خامدستانه ارزش نقد ندارد، به گمان نگارنده بایسته است برای آگاهی فرهنگدوستان از چنین نادرستکاریهایی سخن گفته شود. امید است نقدهای رسواگرانه اندکی نیز سویۀ بازدارنده بیابد و مایۀ پرهیز دیگران از دست یازیدن به ترفندهای ناپسند در ساختنِ کتاب شود.
در دو جلد کتابِ گردآوردۀ اتحاد دربارۀ 63 تن (ج1: 32 تن، ج2: 31 تن) از هنرمندان موسیقی معاصر سخنانی پراکنده از نویسندگان گوناگون همراه با شمار چشمگیری عکس گردآوری شده است. در جلد نخست از علیاکبر فراهانی، آقاغلامحسین، لومر، شیدا، میرزاعبدالله، علیخان نایبالسلطنه، نایب اسدالله، سرورالملک، سماع حضور، سیداحمدخان سارنگی، میرزاحسینقلی، فرصت شیرازی، سیدرحیم اصفهانی، سالارمعزز، مهدیقلی هدایت، ظهیرالدوله، اقبال آذر، اسماعیلزاده، هنگآفرین، درویشخان، منتظمالحکما، محمد ایرانیمجرد، حسین ساعتساز، ابراهیم آژنگ، سیدمحمدصادق شهاب اصفهانی، باقرخان، اُوانس آبکاریان، مهدی نوایی، اسماعیل قهرمانی، تقی دانشور، وحید دستگردی، حسامالسلطنه سخن رفته است و در جلد دوم از این هنرمندان: عارف قزوینی، حسینعلی نکیسا، نصرالله مینباشیان، طاهرزاده، حبیب شاطرحاجی، سلیمان امیرقاسمی، بهار، علیاکبر شاهی، مشیرهمایون شهردار، سورن آراکلیان، علینقی وزیری، مختاری، موسی معروفی، دوامی، فروتن، برازنده، گلگلاب، حسین استوار، امیرجاهد، صدر اصفهانی، علیمحمد صفایی، حسین سنجری، علیاکبر شهنازی، هرمزی، زرپنجه، رضا محجوبی، ابراهیم منصوری، پژمان بختیاری، مرتضی محجوبی، رجبعلی امیریفلاح و حبیب سماعی.
برای آنکه سخن به درازا نکشد تنها با بررسی بخش عارف قزوینی، که پس از بخش وزیری گستردهترین بخش از جلد دوم و نیز دو جلد کتاب است، نشان خواهیم داد که چرا این کتاب را نه «نوشته» که «گردآوردۀ» اتحاد میدانیم و چه کاستیهایی در این گردآوری راه یافته است. اتحاد در این کتاب که ادعای نگارش آن را دارد، مانند گویندگان اخبار رفتار کرده است. بدینسان که جملهای دربارۀ پژوهشگری گفته و سپس عین گفتههای او را نقل کرده است؛ برای نمونه این جمله را نوشته است: «سعید نفیسی نیز که با عارف حشر و نشر داشته است، گذشتهها و خاطراتش را با عارف به یاد میآورد» (ص 21)[2]. آنگاه 25 صفحه (از ص 21 تا 45) سخنان نفیسی نقل شده است؛ اما گمان میکنید سخن نفیسی چند جمله یا چند سطر است؟ 10 جمله؟ 10 سطر؟ 20 سطر؟ 2 صفحه؟ 5 صفحه؟ نه! اتحاد پس از جملهای که زحمت نوشتن آن را بر خود همواره کرده، به نقل قول مستقیم از نفیسی پرداخته است. میبینید کتاب نوشتن چه آسان است؟ یک جمله مینویسید و 25 صفحه نقل میکنید. به همین سادگی! از آغاز جلد دوم تا صفحۀ 113 سخن دربارۀ عارف است و بیگزاف اگر نقلقولها (مستقیم یا به مضمون) را کنار بگذاریم، میبینیم سخنانی که اتحاد از خود گفته و آنها را از جایی برنگرفته است، از یک برگ بیشتر نمیشود.